شهرشعر-طاهرفرجاد

دلنوشته های خلوت شبانه ام .

شهرشعر-طاهرفرجاد

دلنوشته های خلوت شبانه ام .

تکرارفسانه.


(بیت اول محفوظ است) 

درکوچه ی تردیدیک خانه ی کوچک 
مردی پردرد و بی نام ونشان است
همدم شده با اوغوری وسماور
لیوان نشسته چایی که درآن است
خاکسترسیگاربا بوی زننده
با دفترشعراش رازی به میان است
یک خاطره ی خوب یک خلوت تاریک
اسمی که شب وروزبرنوک زبان است
یک باور ممتد یک حسرت موهوم
درکنج اتاق اش عکسی که نهان است
سهمش نشدازعشق جزصبروتحمل
دل پیرتر از آن عشقی که جوان است
این درد تمنا تکرارفسانه است
زیبایی سلطان با فقرشبان است
 ( دلنوشته طاهرفرجاد)

نگاهم نکن ، برو...



وقت رفتن شده ای نوگل زیبا توبرو
فکر ما را تو نکن،دل شده رسوا تو برو
حال من بس که خراب است نگاهم تو نکن
مهربانتر ز خدابردل تنها تو برو
چلچراغ دل من روشنیِ خانه ی کیست
دل مجنون شده خون ازغم لیلا تو برو
ای که سهم دگری هستی و بر من نگران
دل یوسف نشودتنگ زلیخا تو برو
گرچه دوراز تو مرا می کشد این تنهایی
می کشم بار غمت تا به ثریا تو برو
چند روزی که مرا محض خدا یار شدی
ماندنت پیش گدا گشته تمنا تو برو
بیستون باشد اگر ،امشب ازآن می گذرم
بس که دلتنگم ازآن روی دلارا تو برو.


( دلنوشته طاهرفرجاد)

حس من اشتباه نیست



دیدن خود در آینه فلسفه ی گناه نیست
منطق آشناییم باتوکه اشتباه نیست !
سربه هوای وازه ی عشق منی نمی شوم
این همه سرسپرده گی حاصل یک نگاه نیست
هرچه تویی همان منم حس دوگانه ای نکن
گرچه نمای صورتم مثل توشکل ماه نیست
بیخود وبی جهت دلم ذکرکسی نمی کند
ای به وجودت آشنا صبرتودل بخواه نیست
کاش توباورم کنی ای به فدای چشم تو
مبصرامتحان توجزغم واشک و آه نیست
باتوکه همسفرشوداین دل بی قرارمن
شوق طواف کعبه را حاجی نیمه راه نیست
خسته و دل شکسته ام منتظرت نشسته ام
خوب مرانگاه کن حس من اشتباه نیست


( دلنوشته طاهرفرجاد)

دیوانه ام او می کند



خال ِ لب ِ لیلاشدن آس دلم رو می کند
محجوب اما لحظه ای دیوانه ام او می کند

هرلحظه یادو خاطراش صبروقرارم می برد
طرزنگاهش هرطرف ازدور سوسو می کند

گفتم دل دیوانه رابایدکه زنجیراش کنم
کردم ولی چون کودکان ،طفلی تکاپو می کند

گشتم کسی محرم شودتاچاره ای پیدا کنم
دیدم که محرم وصف اوبا ذکر یاهو می کند

سجاده آوردم شبی شایدفراموشش کنم
بدمذهب این دل خیال ، محراب ابرو می کند

آخردراین شهری که دل آهسته می گویدسلام
جرم وگناه عشق هم روزی به ما خومی کند


فرجاد