ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
به سینه آتشی دارم چو بوتیمار میگریم
مده دلداریم جانا که از تیمار میگریم
ببین در آستین خود زجان و دل چه پروردم
من از سِر درون خودزنیش مارمیگریم
مطاع پند این دل را خریداری اگر باشد
به چرخُش،چرخِش گردون بدین اَسرارمیگریم
چکاندم اشک چشمان دوصد انگور زیبا را
مراشوهاچوشولایی،در این اِصرار میگریم
فغان از حال من امشب در این آشفته بازارم
که میخندد لبم اما زچشم اثرارمیگریم
به لطف کوی درویشان مرا هم صحبتی باشد
توانگرنیست پروازم ، براین دیوار میگریم
ببین با خون دل امشب نوشتم دوستت دارم
برای دیدنت ای گل دراین گلزار میگریم
بیا ای دوست امشب رامی اندرساغراندازم
فلک را سقف بشکافم ولیکن زار میگریم
الایاایهاالساقی ادرکه سن وناولها
قدح در دست من اما براین کردار میگریم
بده جامی تو ای ساقی که امشب را سحر سازم
که خود درخود شکستم من بدین اطهارمیگریم
شدم بازیچه ی دستی که بدمستی کنم امشب
به دشمن یار میگفتم بدین اِظهار میگریم
نصیحت گو مباش امشب که من ویرانه ی دردم
درمیخانه را بستند و من اَحرار میگریم
جناب فرجاد درود برشما
تضمین بسیار زیبای از شما خواندم .اما دلم گرفت بسیار
غم انگیز سروده اید .
برایتان روزهایی از شادمانی آرزو دارم.