ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
وقتی در آسمان خیال شبانه ام ستاره به گسوانت سنجاق و مهتاب در قاب عکس دیوار نگاهم نقش میزنم , وقتی به تو فکرمیکنم , آن لحظه که تو نیستی و من باور دارم که در کنارم نشسته ای وقتی آهسته می گویی سلام من وجودت را حس میکنم و اخم های مادر زادی ام فراموش می شود . ...
آی تو , آی تویی که جدی ترینم را به تمسخر نشسته ای , بانوی غزلهایم شده و من حقیقت زندگی را گم کرده ام , اگر تو پادشاه بودی با چند غزل در وصف جمالت خانه ای در بهشت را خدا و زمین را با کفش های دست دوز سفارشی به ناز بودم ...
مرا نگاه کن ! مرا نگاه کن و بگو کدام شعر شعورم را حقیقت است ... راستی اسمت چیست ؟ ! تو کیستی که مرا در خود دیوانه کرده ای , اسمت چیست ؟ کجایی ؟ آیا سکوتم را می شنوی ؟ فریادم را می بینی ؟ یا این منم که تو را می بینم و سلامت را می شنوم ؟
نمی دانم , اگر بگویم دست از سرم بردار بعد تو من کیستم , نه , بمان , نه , نه , بمان , بگذار چنگ انگشتانم شانه ی موهای طلاییت باشد , بگذار بوی پیرهنت شب بو ترین عاشقانه هایم باشد ... نزدیک تر بیا , صدایم کن, دوباره صدایم کن ... ببین , من دوستت دارم ... آری بخند ای بانوی رویاها , آرزوهای و امیدهای من ... بخند ...
بگذار آغوش تو شاعرم کند .
نامه ها/ فرجاد .
اگر بگویم قلمی سحِرآمیز دارید باور کنید راست میگویم.
به ریبایی و لطافت گلهای بهاری وآسمان پرستاره ی کویر قلم می زنید. درود بر شما.