شهرشعر-طاهرفرجاد

دلنوشته های خلوت شبانه ام .

شهرشعر-طاهرفرجاد

دلنوشته های خلوت شبانه ام .

حس من اشتباه نیست



دیدن خود در آینه فلسفه ی گناه نیست
منطق آشناییم باتوکه اشتباه نیست !
سربه هوای وازه ی عشق منی نمی شوم
این همه سرسپرده گی حاصل یک نگاه نیست
هرچه تویی همان منم حس دوگانه ای نکن
گرچه نمای صورتم مثل توشکل ماه نیست
بیخود وبی جهت دلم ذکرکسی نمی کند
ای به وجودت آشنا صبرتودل بخواه نیست
کاش توباورم کنی ای به فدای چشم تو
مبصرامتحان توجزغم واشک و آه نیست
باتوکه همسفرشوداین دل بی قرارمن
شوق طواف کعبه را حاجی نیمه راه نیست
خسته و دل شکسته ام منتظرت نشسته ام
خوب مرانگاه کن حس من اشتباه نیست


( دلنوشته طاهرفرجاد)

دیوانه ام او می کند



خال ِ لب ِ لیلاشدن آس دلم رو می کند
محجوب اما لحظه ای دیوانه ام او می کند

هرلحظه یادو خاطراش صبروقرارم می برد
طرزنگاهش هرطرف ازدور سوسو می کند

گفتم دل دیوانه رابایدکه زنجیراش کنم
کردم ولی چون کودکان ،طفلی تکاپو می کند

گشتم کسی محرم شودتاچاره ای پیدا کنم
دیدم که محرم وصف اوبا ذکر یاهو می کند

سجاده آوردم شبی شایدفراموشش کنم
بدمذهب این دل خیال ، محراب ابرو می کند

آخردراین شهری که دل آهسته می گویدسلام
جرم وگناه عشق هم روزی به ما خومی کند


فرجاد